پیروزی بزرگ در حلب، تولیدکننده مفاهیم مختلفی است که در عرصههای راهبردی پیامدهای خود را به جای میگذارد. در بین این مفاهیم، حداقل پنج مفهوم راهبردی از آزادی حلب و شکست پروژه تروریستی در سوریه تولید میشود.

به گزارش مشرق، هادی محمدی: تروریسم جهانی در سوریه که از حدود یکصد کشور جهان با مدیریت سرویسهای اطلاعاتی غربی و عربی و ترکیه ساماندهی شده و آموزش دیدند و مورد حمایت مالی و پزشکی و رسانهای و حقوقی و سیاسی قرار گرفتند، برای به نتیجه رساندن یک پروژه حیاتی و مورد نیاز غربی، از هیچ تلاش و جنایت و فریبکاری و ارائه تصویر وارونه از حقایق دریغ نکردند.
این رؤیای وحشیانه با ابزار تروریسم تکفیری همه خطوط قرمزها را زیرپا گذاشت و وجاهت باقیمانده سازمان ملل را نیز در آن هزینه کرد تا پیاده نظام پروژه غربی در سوریه، دل گرم باشد. این سراب این روزها در حلب محو شد و همه بازیگران حامی را نگران کرد. امروز تمامی مقامات آمریکایی، آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، اسرائیلی، ترک و ارتجاع عرب و خاخامهای اسرائیلی و علمای وهابی دست به کار شده و برای توقف این روند که نماد آن آزادسازی حلب است و به زودی در بقیه مناطق اشغال شده تروریسم هم اجرا میشود، دست به دعا برداشته و برای آن تلاش جدید میکنند. دمیستورا از تکرار سناریوی حلب در ادلب از هماکنون دل مشغول است و ماشین رسانهای و مواضع رسمی حامیان تروریسم در سوریه، تروریستها را شهروندان حلب مینامند و تصویری مظلومانه از مجرمان تکفیری که هزاران نفر را در حلب و بقیه مناطق سوریه، اعدام خیابانی وحشیانه کرده و سر بریدهاند و به آتش کشیدهاند و با جدیدترین روشهای ضدانسانی کشتار کردهاند، ارائه میدهند.
بقیه اهالی شهرها و روستاهای سوریه از نگاه این حامیان تروریسم و سازمان ملل انسان نیستند. حتی اگر در فوعه و کفریا زیر خمپارهباران و موشکباران القاعدهایها جان بدهند و محاصره باشند و از فقدان پزشک و غذا جان بدهند. کمی آن طرفتر در یمن، در هر دقیقه یک کودک یمنی به دلیل محاصره هوایی و زمینی و دریایی و بمباران روزانه آل سعود، جان میدهند ولی شورای امنیت و سازمان ملل و غرب وحشی و ترکیه اخوانی و ارتجاع عرب تکفیریپرور آنها را انسان و دلیلی برای حمایت نمیدانند!
آزادسازی حلب و فروپاشی هزاران تروریست در 35 گروه رنگارنگ که حداقل نیمی از آنها کشته و زخمی شدهاند، آغاز روندهای جدید سیاسی و امنیتی و نظامی است که ابتکار عمل در دست حامیان تروریسم نمیباشد و فقدان راهبرد، آنها را به عکسالعملهای انفعالی و مقطعی کشانده است.
این پیروزی بزرگ در حلب، تولیدکننده مفاهیم مختلفی است که در عرصههای راهبردی پیامدهای خود را به جای میگذارد. در بین این مفاهیم که باید در زمانی مناسب مورد بحث و بررسی قرار گیرد، حداقل پنج مفهوم راهبردی از آزادی حلب و شکست پروژه تروریستی در سوریه تولید میشود که بدان اشاره میکنیم:
1- مفهوم نظامی:
جنگ حلب شرقی که دشوارترین شرایط و پیچیدگیهای جمعیتی و جغرافیایی و رزمی را در برداشت، توان نظامی، متدهای جنگی، انگیزههای جهادیگری گروههای تکفیری، جنگافزارهای اهدایی غرب و ترکیه و اسرائیل و قابلیتهای پایداری و حفظ تروریستها را در بالاترین سطح آن به چالش کشیده و در زمانی کوتاه نابود کرده است.
بدیهی است که تجربه جنگ شرق حلب، در سطحی تکامل یافته و مؤثرتر در نقاط باقیمانده از تروریستها به کارگیری میشود و در مینوی سقوط و شکست تروریستها را در زمانی کوتاهتر در دسترس قرار میدهد. حضور کارشناسان نظامی و اطلاعاتی ناتو، کشورهای غربی و ترکیه در جنگ حلب، که امکان پایداری تروریستها را تضمین نکرد، به معنای فقدان کارآمدی و بنبست در سطح مستشاری آنها به تروریستها است. اگر در رقه که مشاوران نظامی و اطلاعاتی ترک و در ادلب که مشاوران نظامی و اطلاعاتی و رسانهای غربی و ترک و ارتجاع عرب در آن حضور دارند، مهمترین نقاط باقیمانده از تجمع تروریستها باشد، کابوس حلب، برای آنها و اتاقهای جنگ در ترکیه و اردن، آزاردهنده خواهد بود. تجربه روشهای رزم و جنگ در حلب که ترکیبی از روشهای کلاسیک، جنگ شهری و پارتیزانی و جنگافزارهای مدرن بود، مبنای دروس نظامی در آکادمیهای نظامی جهانی خواهد بود.
ادامه مطلب